اعلامیه « هیأت علماي عالی رتبه » پیرامون خطر تکفیر و عملیات انفجاري و انتحاري و پیامدهاي ناگوار آن

comments 0

اعلامیه « هیأت علماي عالی رتبه » پیرامون خطر تکفیر و عملیات انفجاري وانتحاري و پیامدهاي ناگوار آن تا مرز ریختن خون انسانها و تخریب منازل و مراکزفعالیتهاي تجاري و خدماتی و فرهنگی و غیره…

الحمد الله، والصلاة و السلام علی رسول االله، و علی آله وصحبه ومن اهتـدی بهـداه، امـا بعد:

مجلس هیأت علماي عالی رتبه در چهل و نهمین نشست خود در مورخه 2/4/1419 هجري در شهر طائف اعلامیه اي صادر نمود در مورد خطر تکفیر افراد وعملیات بمـب گذاري و انفجار، و پیامدهاي ناگوار آن که منجر به کشته شـدن انسـان هـا ي بـی گنـاه ، تخریب مراکز شهري و منازل، به هدر رفـتن امـوال عمـومی و ایجـاد فضـاي رعـب و وحشت، و به خطر انداختن امنیت جامعه میشود، با توجه به اهمیت موضـوع ، مجلـس علما تصمیم گرفت تا از روي خیرخواهی و نصیحت براي مردم و بیـان حکـم الهـی و انجام وظیفه وتبیین حکم شرعی براي کسانی که امر بر آنان مشتبه شده است، رأي خود

را در چند بند صادر نماید:

    1. تکفیر مانند حلال و حرام و واجب، حکم شرعی اسـت و صـدور آن بـه االله و رسولش برمیگردد (یعنی باید مستند به دلیل شرعی باشد) این گونه نیست که هرگاه در موردي واژه کفر به کار رفته باشد، منظور از آن کفرِ اکبر و خروج از دین باشد.

با توجه به این اصل که بازگشت حکم تکفیر به االله و رسول است مـا اجـازه داریـم حکم تکفیر را فقط در مورد کسانی صادر کنیم که آیات قرآن و احادیـث پیـامبر صلی الله علیه وسلم  به صورت واضح بر آن دلالت دارند، به محض گمان و شبهه نمیتـو ان افراد را تکفیر نمود؛ زیرا بر تکفیر، احکام مهمی اجرا میشود. در بحث حدود و قصاص با وجود شبهه حکم شرعی لغو میشود، درصورتی که احکـامی کـه بـر حـدود مترتـب میشوند کمتر از احکام مترتب بر تکفیر است، بنابر این در صورت وجود شبهه از بـاب اَولی حکم تکفیر صادر نمیشود، از همین جهت است که رسـول االله از تکفیر مسلمانان برحذر داشته است، و فرموده:

هرکسی به برادر مسلمانش بگوید: اي کافر، این گفته بریکی از آن دو بر میگردد! (بخاري -6104 ) چنانچه گفته اش به جا باشد (حکم صادره وارد است) اما اگر کفر را بـه غیـر مـوردش نسبت دهد، خودش کافر میشود.  چه بسا که در مواردي میتوان از قرآن وسنت حکم تکفیر را برداشت نمـود امـا بـه دلیل وجود یکی از موانع کفر، نمیتوان حکم تکفیر را براي افراد صادر کرد. باید توجه داشت که حکم تکفیر مانند بقیه ي احکام، زمـانی قابـل اجـرا اسـت کـه اسباب، شروط و انتفاي موانع، کامل باشند؛ به عنوان مثال: یکی از اسـباب ارث ، قرابـت است اما درصورت وجود مانع، مانند اختلاف دین، حکم ارث لغو میشود. به عنوان مثال دیگر؛ چنانچه شخص مؤمنی را با اجبـار واکـراه وادار بـه کفـر کننـد ، کـافر نمیشود؛ زیرا اسباب و شرایط کامل نیست. در مواردي انسان از شـدت خوشـحالی یـا ناراحتی کلمهي کفر را بر زبان میآورد، اما کافر نمیشود؛ زیرا قصد و اراده اي نداشـته است. آنگونه که در داستان شخصی که در صحیح مسلم روایت شده آمده است؛ ایشان گفت:

بار الها! تو بنده من ومن رب تو هستم؛ ایشان از شدت خوشحالی کلمات را جابجا و اشتباه بر زبان آوردند.

 شتاب زدگی و عجله در صدور حکم تکفیر پیامدهاي ناگواري دربر خواهد داشت از جمله: حلال شمردن خون و مال، محرومیت از ارث، فسخ نکاح، و کلیه مواردي که بـر یک مرتد اجرا میشوند، پس در قضیه اي با این اهمیت چگونـه مـومن اجـازه دارد بـا کوچکترین شبهه اي اظهار نظر نموده و اقدام نماید، حال اگر لبه ي تیـز تکفیـر متوجـه حکام مسلمین شود خطرش چندین برابر بیشتر است؛ زیرا مردم علیه آنان خروج نموده و از فرمان حاکم سرپیچی میکنند، هرج ومرج و بی نظمی همه جا را فرا گرفته، قتـل و کشتار و فساد همه شهرها و شهروندان را فرا میگیرد.

  1. پیامدهایی که این طرز فکر اشتباه بـه دنبـال خواهـد داشـت و منجـر بـه حـلال شمردن خون انسانها، هتک حرمت آبرو و حیثیت افراد، سلب اموال شخصی و دولتـی ، منفجر کردن منازل و ماشینها، تخریب مراکز خدماتی، خواهد شد که همهي این امور به اجماع مسلمانان حرام هستند؛ زیرا این امور منجر به تجاوز به جان و مال مردم و سلب آسایش و امنیت عمومی و ایجاد ناامنی اقتصادي و تجاوز به مصالح عمومی میشود کـه نیاز روز مره ي مردم در زندگی است. دین اسلام مال و جان و آبروي مسلمانان را محترم شمرده است وتجاوز به هر کدام از آن را به شدت حرام شمرده است.

 پیامبر ص در حجۀ الوداع و در آخرین سفارشاتش به امـت  چنین خطاب فرمودند:

همانا مال و جان شما مانند این روز و این ماه و این سرزمین، محترم هستند وکسی حق ندارد که به ناحق، حرمت مال و جان برادر مسلمان خـود را پایمـال کنـد، سـپس پیامبر اللَّـه فرمود: آیا دین را به شما رساندم؟ بار الها! تـو گـواه بـاش که دین تو را به مردم رساندم. از ظلم بپرهیزید، همانا ظلم سبب تاریکی ها در روز قیامت است. (1738،105،67) بخاری  (1679،1218) مسلم

االله تعالی براي آدمکشانی که بدون حق و حساب دست به قتل و کشتار می زنند سخت ترین عذاب را در نظر گرقته است، و در مورد مقتولی که مؤمن است فرموده: هرکس مومنی را عمداً به قتل برساند جزاي او جهنم است که در آن ماندگارمیشود االله بر او غضبناك شده و او را لعنت میکند و براي او عذاب بزرگی مهیا نموده است.

و اگر مقتول از زمره قومی بود که (کافر بودند و) میان شما و ایشان پیمانی برقرار بود (همچون اهل ذمه و هم پیمانان مسلمانان) پرداخت خون بها به کسان مقتول و آزاد کردن بردهي مؤمنی دیه او است. مادامی که کافر ذمی از روي خطا و اشتباه کشته شود بر قاتـل خونبهـا و کفـاره لازم است، چگونه است زمانی که شخصی از روي عمد کافر ذمیآي را بکشد؟! طبیعی است که جرم و گناهش به مراتب بیشتر است.

در روایت صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم  آمده است: (من قتل معاهدًا لم يرح رائحة الجنة)

هر کس فرد معاهدي؛ کافري که با مسلمانان عهد و پیمـان بسـته اسـت ، را بکشـد ، بوي بهشت به مشامش نمیرسد، حال آنکه که بوي بهشت از مسافت چهل سال راه، بهمشام میرسد.

  1. با توجه به رأي نهایی«مجلس هیئت علماي عالی رتبه» در رابطه با موضوع تکفیر مسلمانان بدون دلیل از قرآن و سنت، و پیامدهاي ناگوارآن، براي تمـام جهانیـان اعـلام میدارد آنچه که امروزه در بعضی از شهرها از قتل و کشتار و انفجار منـازل ، ماشـینها و املاك خصوصی و دولتی و تخریب مراکز خدماتی اتفاق میافتد، عملی ضد اسـلامی و جرمی نابخشودنی است، اسلام از چنین اعمالی بیزار است، مسلمانان چنین اعمالی را به شدت محکوم میکنند، این کارها توسط افرادي منحرف و گمراه صورت میگیرنـد کـه خود آنان باید پاسخگوي جنایت هایشان باشند و مجازات گردند، به هیچ عنـوان آنچـه توسط این جانیان صورت میگیرد به حساب اسلام و مسلمانان ملتزم به کتاب و سـنت و متمسک به شریعت اسلام نیست؛ زیرا دین اسلام و فطرت بشري از چنـین کارهـایی بیزار است.

بنابر این آیات قرآن و احادیث رسول االله ص بـا قاطعیـت آن را حرام میداند و از هر نوع همراهی و همکاري با این افراد برحذر میدارد. (وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ…) البقره / (204-206)

در میان مردم کسی یافته میشود که سخن او در زندگی دنیا، تو را به شـگفت مـی اندازد و االله را بر آنچه در دل خود دارد گواه میگیرد و حال آنکـه او سرسـخت تـرین دشمنان است، و هنگامی که پشت میکند و می رود (و یا در دنیا به ریاست و حکومتی میرسد) در زمین به تلاش میافتد تا درآن فساد و تباهی ورزد و زرع ونسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند و االله تعالى فساد و تباهی را دوست نمیدارد، و هنگامیکـه بـه او گفته میشود: از االله بترس (و به جـاي افسـاد اصـلاح کـن ) عظمـت و تکبـر او را فـرا میگیرد و (غرور) گناه (او را به بزهکاري وادار) میکند، پس دوزخ او را بسنده است و بد جایگاهی است.

همه مسلمانان هر جا که باشند بایستی همدیگر را به تمسک به حق سفارش کنند، نسبت به همدیگر خیرخواه باشند، در راه نیکی و پرهیزگاري همدیگر را یاري و پشتیبانی نمایند، و با سخنان استوار و بجا و اندرزهاي نیکو و زیبا امر به معروف و نهی از منکر نمایند و با همدیگر به شیوه ي هر چه نیکوتر و طریقی بهتر استدلال و مناظره کنند چناچه الله تعالی میفرماید:

در راه نیکی و پرهیز گاري با هم همکـاري کنیـد و (هرگـز ) در راه گنـاه و تعـدي همکاري ننمایید و از االله تعالى بپرهیزید که مجازاتش شدید است. (المائدة – 2)

مردان و زنان با ایمان ولی (ویار ویاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهـی از منکـر میکنند، و نماز را برپا میدارند، و زکات را می پردازند، و االله و رسولش را اطاعت مـی نمایند، االله تعالى به زودي آنها را مورد رحمت خویش قرار میدهد. االله توانا و حکـیم است.

«به عصر سوگند، که انسانها همه در زیانند، مگر کسانی که ایمـان آورده ، و اعمـال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سـفارش کـرده ، و یکـدیگر را بـه شـکیبایی و استقامت توصیه نموده اند». دشمنی با دشمنانش، داشتن اخلاص و براي قرآن که کلام االله است، تـلاوت و عمـل برآن و براي پیغمبرش با تصدیق رسالت رسول و پیروي از سنت او ونصیحت بـراي پیشوایان مسلمین (فراگیري دین از علما، تکریم و احترام اهل علـم ) و نصـیحت بـراي عموم مسلمانان (بوسیله ترغیب و تشویق آنان به آنچه کـه بـه صـلاح دنیـا وآخرتشـان است».

هیأت علماي عالی رتبه به ریاست شـیخ عبـدالعزیز بـن بـاز رحمـه االله ، مجلـه ي «بحوث اسلامی». ش56 وص357.