شرح و تفسیر سوره القارعه

comments 0

سوره قارعه

سوره ی مبارکه ی قارعه در مکّه ی معظّمه نازل شد. خداوند در این سوره، سخن از حادثه ای درهم کوبنده، به میان می آورَد. سپس اشاره ای به احوالات قیامت می فرماید. اين سوره تهديد به عذاب قيامت و بشارت به ثواب آن است، ولى جانب تهديدش بیشتر است .

✅  سوال اساسی برای لحظاتی تدبر :

   1-  خداوند متعال کدامیک از احوالات قیامت را متذکّر می شود؟

   2-  برای آنکه زندگی خوبی در آخرت، نصیب ما شود؛ چه باید کرد؟

 3-  منظور از موازین چیست ؟

به نام خداوند بخشنده مهربان

آن حادثه كوبنده (قیامت)! (1).

 چه حادثه كوبنده ای (2).

و تو نمى دانى كه كوبنده چيست ؟ (3).

روزى است كه مردم چون  پروانه هاى پراكنده به هر سو مى دوند. (4).

5)و كوهها چون پشم رنگارنگ حلاجى شده مى گردد5).

اما كسى كه اعمالش نزد خدا سنگين وزن و داراى ارزش باشد (6).

او در یک زندگی خشنود خواهد بود (7).

و اما آنكه اعمالش وزن و ارزشى نداشته باشد (8).

او در آغوش و دامن هاويه خواهد بود (9).

و تو نمى دانى هاويه چيست (10).

 آتشی است بسیار سوزان (11).

  1. مقصود از قارعه چیست؟
  1. چه توضیحی برای «کالفراش المبثوث» و «کالعهن المنفوش» داریم ؟
  1. انسان برای آنکه در عالَم ابدی، زندگی خوشایند و خوبی داشته باشد، باید چه کارکند ؟
  1. معنا و مفهوم موازین چیست و چرا شاه کلید این سوره است ؟
  1. «هاویه» و «حامیه» را تبیین کنید؟
  2. چگونه از این سوره در زندگیمان استفاده کنیم ؟

شرح کلمات

کلمه معنا شرح

قَارِعَة کوبنده ریشه       ق ر ع * مصدر       قَرْع: کوبیدن.

«قارِعَة» وصف حادثه عظیمی است که همه چیز را به شدت درهم می کوبد. برخی از مفسران به کوبنده قلب ها «قارعه» گفتند.

فَرَاش پروانه ها ریشه       ف ر ش * مصدر       فَرْش: گستردن، پراکندن.

«الفَراش» جمعِ «فراشة» همان پروانه های کوچک اند؛ چون در حرکت دسته جمعی خود بر زمین پراکنده می شوند، به این اسم نامیده شده اند.

مَوَازِین میزان ها،

معیارهای سنجش

ریشه       و ز ن * مصدر       وَزْن: به دست آوردن سنگینی و سبکی یک چیز.   موازین        جمعِ کلمه «میزان»

وسیله و معیار سنجش ارزش هر چیزی را «میزان» گویند. موجودات جهان یا مادی هستند یا غیرمادی، هرکدام به حسب خود، معیارِ سنجشِ مخصوص به خود دارند.

امید است  با تدبّر در این سوره مبارکه به سوالات ، پاسخ مناسب بیابیم

  1. مقصود از قارعه چیست؟

    این واژه به معنای «بسیار در هم کوبنده» می باشد و مقصود از آن، روز قیامت است. عَنِ ابْنِ عَبّاسٍ قالَ: «القارِعَةُ» مِن أسْماءِ يَوْمِ القِيامَةِ. زیرا در این روز، تمام عالًم در هم کوبیده می شود و خورشید وماه، تاریک می گردند. ویا به آن خاطر که این روز، روز بسیار سختی كه دلها را با ترس و نگرانی شديدش و دشمنان خدا (کفار وظالمان ) را با عذابش در هم خواهد کوبید. ،

  1. «کالفراش المبثوث» یعنی

    خداوند متعال، مردم (در هنگام قیامت) را تشبیه به پروانه هایی سردرگم کرده که هرکدام به سمتی پراکنده می شوند.   براى اين است كه فراش (پروانه یا ملخ ) وقتى جست و خيز مى كند نقطه معلومى را در نظر نمى گيرد، مانند مرغان، و به طرف معينى نمى پرد، بلكه بدون جهت پرواز مى كند، مردم نيز در روز قيامت چنين حالتى دارند، وقتى از قبورشان سر بر مى آورند آنچنان ترس و فزع از همه جهات احاطه شان مى كند كه بى اختيار و بى هدف به راه مى افتند، و در جستجوى منزلها كه يا سعادت است و يا شقاوت سر گردانند .

آن روز چه روزی است

    يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿٣٤﴾ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿٣٥﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿٣٦﴾ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿٣٧﴾ : روزی که آدمی، از برادرش فرار می کند. و از مادر وپدرش! وهمسر وفرزندانش! در آن روز هرکسی از آنان را کار مهمی مشغول به خود می کند.

    و «کالعهن المنفوش» یعنی

وکوه ها را به پَشم رنگارنگی که حلّاجی شده تشبیه نموده. زیرا با سبک ها و رنگ های گوناگون خود، به حرکت خواهند آمد و در هم خواهند پیچید. وقتی کوه ها (که مظهر صلابت و استحکام و مقاومت اند) چنین می گردند، تکلیف سایر موجودات، روشن است.

  1. معنا و مفهوم موازین چیست و چرا شاه کلید این سوره است ؟

  «موازین» می تواند جمع «موزون» باشد. یعنی آنچه که در قیامت، وزن می کنند و می سنجند. که اعمال نیک انسان است. اگر (نسبت به بدی ها) سنگین تر باشد، بهشتی خواهد بود. اما اگر (نسبت به گناهان) سبک تر بود، اهل جهنم است.

 نیز می تواند جمع «میزان» باشد. که به معنای ترازو و وسیله ی سنجش ومعیار است

موازین جمع میزان که همه چیز از همین جا آغاز می شود و اگر توا نستیم خوب درک کنیم دیگه فهم بقیه سوره آسان میشود  میزان ترازو است از آن چیزی که وزن جنسی را می کشد یا متری که اندازه می گیرد و… میزان برای هر چیزی به اسم خودش تعریف می شود

    معلومه که منظور خداوند  از میزان ها در اینجا میزان سنجش وزن ، حجم و قدرت و …نیست بلکه  منظور از این میزان ها میزان های افکار،ایمان ، اخلاق و اعمال و موازین انسانی  است هرکس می تواند میزانش ثقیل ویا سبک   باشد

 وقتی انسان مطرح می شود خود ملاک ، معیار و میزان می تواند سنگین یا سبک باشد

  معیار و میزان سنگین(ثقیل ) یعنی میزانی  که ارزش ذاتی ، الهی ، پایدار و ماندگار دارد و میزان خفیف (سبک )یعنی  ارزش معنوی ، الهی و پایدار ندارد مثل آن که خداوند می فرماید قرآن قولا ثقیل است یعنی وزن قرآن ثقیل است یانه ارزش آن ثقیل است

همه ما در زندگی خومان با معیارهای خودمان انتخاب می کنیم مثلا کسی شغلی انتخاب می کند بر اساس ارزش و ملاکش است و دیگری این را انتخاب نمی کند چون معیار و میزانش فرق می کند

    . طبیعتاً هرکس در زندگی، معیار و سنجشی برای خود دارد. یکی معیارهایش همیشه دنیوی و به سمت مادّیات است. و یکی، معیارش الهی و دینی ست. حال اگر میزان و سنجش ومعیارهای انسان، معنوی و خدایی بوده باشد؛ پس میزان ومعیارش سنگین است و او بهشتی خواهد بود. اما اگر معیار و ارزش هایش غیر الهی بوده باشد، ترازو و معیارش سبُک و خود او جهنمی ست.

  1. انسان برای آنکه در عالَم ابدی، زندگی خوشایند و خوبی داشته باشد، باید چه کند؟

    در ترازوی اعمال اگر طرفِ اعمال نیک انسان سنگین تر باشد؛ زندگی خوب وخوشایندی در بهشت خواهد داشت. اما اگر اعمال نیک، سبک شود (یعنی در ترازو، طرفِ گناهانِ او سنگین تر باشد) در این صورت، در پناه آتش جهنم خواهد بود. معاذ الله.

    لذا تنها راه رهایی از آتش و دستیابی به رضایت الهی و زندگی زیبای بهشتی، عمل به دستور خداست. که در دو واژه خلاصه می شود : ایمان وعمل صالح! که دنیا وآخرت بشر را آباد می سازند:

    وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا

    وکسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، به زودی آنها را در باغ هایی از بهشت وارد می‌کنیم که نهرها از زیر درختانش جاری ست؛ جاودانه در آن خواهند ماند. وعده خدا حق است. کیست که در گفتار و وعده‌هایش، از خدا راستگوتر باشد؟!

    وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُو

Jawad Joyan, [۱۸.۱۰.۲۰ ۰۹:۳۰]

ا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

    خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکم ران روی زمین خواهد کرد؛ همان گونه که به پیشینیانِ آنها، خلافت روی زمین را بخشید؛ ودین وآیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترس شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و هرکس پس از آن کافر شود، بی شک فاسق است.

  1. «هاویه» و «حامیه» را تبیین کنید؟

    «هاویه» از نام های جهنم است. به معنای پرتگاه عمیق. زیرا اهل جهنم، در آن سقوط می کنند. خدا فرموده : مادر فرد جهنمی، هاویه است؛ زیرا مادر، ریشه و مرجع هرکس است. لذا یعنی : در چنین روز سختی، مادری که آنان را در آغوش بگیرد، آتش جهنم است.

    و «حامیه» به معنای بسیار داغ می باشد. البته هر آتشی طبیعتاً داغ است. امّا خدا وقتی می فرماید «آتش بسیار داغی ست» گویا آتش های دنیایی در برابر آن، اصلاً گرما ندارند و اوست که گداخته است. و این، اوج حرارت آتش جهنم را می رسانَد.

  1. قیامت را هرگز فراموش نکنیم. که روز بسیار سخت و در هم کوبنده ای ست برای کفار وظالمان.
  1. جهت آنکه زندگی ابدی و اُخروی ما (وبلکه زندگی دنیوی مان نیز) آباد و رضایت بخش باشد؛ باید ترازو و معیار و ارزش گذاری های ما در زندگی، بر اساس دستورات الهی باشد، که سنگین و وزین است و عبارت ست از : «ایمان و عمل صالح».
  1. آنکه میزان ومعیارش سبُک و غیر الهی و بر اساس مادیات باشد، گرفتار عذابی دردناک می گردد.

اللَّهُمَّ قِنِي عَذَابَكَ يَوْمَ تَبْعَثُ عِبَادَكَ

(خداوندا، مرا از عذابت حفظ فرما، در آن روز که بندگانت را بر انگیختی)

نویسنده:                                      مجمع دعوت جهانی به قرآن کریم

توثیق:                                        شورای علمای انجمن علمی و اجتماعی فلاح

وبسایت:                                      Www.Falah.af