ایمان به قضاء وقدر
ایمان به قضاء وقدر
ایمان به قضاء وقدر يكي از اركان ششگانه ايمان است كه ايمان جز با آن متحقق نمي شود،
چنانچه الله متعال مي فرمايد:
﴿ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾ (قمر/49)
ترجمه: «بي گمان ما هر چيزي را به اندازة مقرر آفريده ايم».
رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايند:
ترجمه: «همه چيز در تقدير نوشته شده است حتي زيركي و ناتواني». صحیح مسلم
تعریف قدر
قدر مصدر است، در لغت عربی به معنی چیره شدن و تسلط پیدا کردن برآن چیز.
ابنحجر در تعریف قدر میفرماید: یعنی الله مقدار، زمان و مکان وقوع هر فعلی را دانسته،
سپس بنا به علم ازلی خود، آنها را ایجاد فرموده،
بنابر این هر حادثهای بر اساس علم، قدرت و اراده الله به وقوع میپیوندد. فتح الباری 1/118
تعریف قضا
در لغت، قضاء یعنی جدا کردن و حکم صادر نمودن. و یا قضاء یعنی آفریدن و ایجاد کردن.
ابن حجر میفرماید: بزرگان میگویند: قضاء حکم و نقشه کلی و اجمالی ازلی الله است
و قدر جزئیات و تفاصیل آن کلیات میباشد. فتح الباری11/477
بنابر این مفهوم قضاء از قدر خاصتر است، چون قضاء یعنی تعيیننمودن چند قدر نامعلوم و اجرا کردنش،
و قدر هم به معنیاندازهگیری است، پس قضاء: یعنی جدا کردن و ایجاد نمودن اشیاء اندازه گیری شده.
مراتب تقدير
ايمان به تقدير با تحقق موارد ذیل تکمیل میگردد:
اول: ايمان داشتن به علم ازلي الله كه بر هر چيز احاطه دارد چنانكه ذات متعالش مي فرمايد: ﴿ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يسِيرٌ﴾ (حج/70)
ترجمه: «آيا ندانسته اي كه الله آنچه را كه در آسمان و زمين است مي داند؟ بي گمان (همة) اين در كتابي (نوشته) است. (بدانيد) كه اين بر الله آسان است».
دوم: ايمان داشتن به نوشته شدن در لوح محفوظ.
يعني هر آنچه از تقدير مي خواسته انجام بگيرد در آن ثبت شده است، چنانكه مي فرمايد:
﴿ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ﴾ (انعام/38)
ترجمه: «هيچ چيزي را در كتاب (لوح محفوظ) فرو گذار نكرده ايم».
رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايند: «الله پنجاه هزار سال پيش از آنكه آسمانها و زمين را بيافريند تقدير مخلوقات را نوشته است» صحیح مسلم.
سوم: ایمان به قضاء وقدر، ايمان داشتن به مشيئت الله كه هر چه بخواهد اجراء مي كند و قدرتش فراگير است لذا مي فرمايد:
﴿ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ (تکویر/29)
ترجمه:«و نمي توانيد كه خواهيد مگر الله بخواهد، پروردگار جهانيان».
چهارم: ايمان داشتن به اينكه آفريدگار همه چيز در جهان الله متعال است . لذا مي فرمايد :
﴿ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾ (زمر/62)
ترجمه: «الله آفريننده همه چيز است و او بر همه چيز نگهبان است».
اقسام تقدير
الف) تقدير عمومي: براي همه كائنات، اين همان تقديري است كه الله متعال پنجاه هزار سال پيش از آ فرينش آسمانها و زمين آنرا نوشته است.
ب) تقدير عمري: و آن تقدير همة آن مراحلي است كه از لحظة دميدن روح تا پايان عمر براي او نوشته شده است.
ج) تقدير سالانه: و آن تقدير همة آن چيزي است كه در طول يكسال انجام مي گيرد و اين هر سال در شب قدر مشخص مي شود لذا الله متعال مي فرمايد: ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾ (دخان/4)
ترجمه: «هر كار استواري درآن شب فيصله مي يابد».
د) تقدير روزانه: و اين تقدير همان اعمالي است كه در هر روز اعم از عزت و ذلت و بخشش و بازداشتن و ميراندن و زنده كردن و غيره انجام مي گيرد.
لذا مي فرمايد:
﴿ يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأن﴾(رحمن/22)
ترجمه: «هر كس كه در آسمانها و زمين است، از او (استعانت) مي خواهد. هر روزي او در كاري است».
أفعال بندگان
افعالي كه الله در جهان مي آفريند بر دو قسم است.
اول: افعالي كه الله خودش در ميان بندگانش انجام مي دهد كه هيچ كسي در آن اراده و اختياري ندارد، فقط با مشيئت الله انجام مي گيرد، مانند زنده كردن و ميراندن و بيماري و تندرستي. لذا ذات متعالش مي فرمايد:
﴿ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾ (صافات/۹۶)
ترجمه: «حال آنكه الله شما و آنچه را انجام مي دهيد، آفريده است».
دوم: افعالي كه خود مخلوقات داراي اراده انجام مي دهند كه اين افعال با اراده و اختيار خود آنان انجام مي گيرد زيرا الله اختيار اينگونه اعمال را به آنان واگذاركرده است لذا مي فرمايد:﴿ لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ﴾ (تکویر/28)
ترجمه: «براي كسي از شما كه بخواهد راست كردار شود».
و مي فرمايد: ﴿ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُر﴾ (کهف/29)
ترجمه: «پس هر كس كه بخواهد ايمان بياورد و هر كس كه بخواهد كافر شود».
بنابراين بندگان در برابر افعال نيكشان ستايش و در برابر اعمال بدشان نكوهش خواهند شد و الله هرگز كسي را عقاب و سرزنش نخواهد كرد مگر در افعالي كه بنده در آن صاحب اختيار باشد».
آفرينش افعال بندگان
الله همچنانكه بنده را آفريده افعال او را نيز آفريده است. اما به او قدرت و اختيار داده است،
بنابر اين پديد آورندة مستقيم افعال هر كسي خود اوست، چونكه قدرت و اختيار دارد وقتي ايمان مي آورد با اختيار و اراده خودش ايمان مي آورد،
و اگر كافر مي شود باز هم با اراده و اختيار كامل خودش كافر مي شود،
مثل اين است كه بگوییم اين ميوه از اين درخت يا اين محصول از اين زمين است و آفريدگار آن الله است.
پس نسبت ميوه به درخت و محصول به زمين به اعتبار آن است كه از او پديد آمده است
و نسبتش به الله به اعتبار اين است كه او آفريدگار آنها است،
پس تناقضي وجود ندارد.
بنابر اين شريعت و قضا و قدر الهي با هم متفق ومتناسبند.
تكليف در تقدير
دو چيز پيرامون تقدير بر بندة مؤمن واجب است:
اول: اينكه در انجام كارهاي خير و اجتناب از كارهاي ناپسند از الله استعانت بجويد
و اينكه دعا كند كه هر كار خيري را آسان و هر كار ناپسندي را بر او دشوار گرداند
و بر او توكل كند و خود را در جلب هر خير و نيكي و پرهيز از هر شر و بدي محتاج او بداند.
رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:
ترجمه: «بر آنچه به تو نفع مي رساند حريص باش و از الله كمك و استعانت بجوي
اگر به مشكلي بر خوردي نگو اگر چنين مي كردم چنين مي شد،
بلكه بگو الله چنين خواسته و مقدر فرموده و او هر چه بخواهد مي كند،
زيرا كلمه (اگر) دروازه شيطان را به رويت باز مي كند».
دوم: اينكه بر آنچه برايش مقدر شده صبر نمايد و داد و فرياد نكند،
بايد يقين داشته باشد كه اين قضاء و قدر الهي است لذا به آن راضي و خوشنود باشد ،
و يقين داشته باشد كه مشكلي كه به او رسيده هرگز بازگشت نداشته
وآنچه كه از او نجات يافته هرگز نمي توانسته به او آسيبي برساند.
رضايت به قضا و قدر
ایمان به قضاء وقدر
بايد به قضاء و قدر راضي بود زيراكه اين رضايت مكمل و پايان بخش رضايت به ربوبيت پروردگار است،
بر هر مؤمني لازم است كه به تقدير و قضاي الله راضي باشد، زيرا هر فعل و قضاي الله سرتاسر خير و عدالت و حكمت است،
كسي كه مطمئن باشد كه آنچه به او رسيده نمي توانسته نرسد و آنچه كه به او نرسيده نمي توانسته برسد.
قلبش از شك، حيرت و سرگرداني پاك مي ماند و زندگي اش از گرفتگي و آشفتگي در امان خواهد بود،
بنابر اين هر چه از دست بدهد اورا غمگين نمي كند، و براي آينده اش نگران و پريشان نمي شود در اين صورت او خوشبخت ترين انسان است و پر آرامش ترين قلب را در سينه دارد.
كسي كه يقين داشته باشد كه عمرش شمرده شده و روزي اش مشخص است نه ترس از مرگ عمرش را زياد مي كند،
و نه بخل بر روزي اش مي افزايد؛ همه چيز نوشته شده و تعيين شده است،
و هر دشواري و مصيبتي كه به او برسد صبر مي كند و همواره از گناهانش پوزش و آمرزش مي طلبد و به آنچه الله برايش مقدر فرموده راضي و خوشنود مي گردد،
بنابر اين از يك سو از پروردگارش فرمانبرداري مي كند و از سوي ديگر بر مشكلات و دشواري هاي زندگي صبر پيشه مي كند.
اقسام هدايت
اول) هدایت تشریعی: به معني راهنمايي به سوي حق، و اين نوع هدايت براي همة مخلوقات است، و همين هدايت است كه پيامبران و دعوتگرانِ پيرو آنان توانايي آنرا دارند چنانكه الله متعال مي فرمايد: ﴿ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقيم ﴾ (شوری/52)
ترجمه:«بي گمان تو به راه راست هدايت مي كني».
دوم)هدایت تکوینی: هدايت به معني توفيق دادن و ثبات بخشيدن، كه اين نوع هدايت فقط از سوي الله متعال است و با فضل و لطف و احسانش نصيب بندگان پرهيزگارش مي كند و جز ذات متعال او هيچكس توانائي آنرا ندارد. چنانكه الله متعال مي فرمايد:
﴿ إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ﴾ (قصص/56)
ترجمه: اي پيامبر هر كس را كه دوست مي داري، تو نمي تواني هدايتش كني بلكه الله هر كس را كه بخواهد هدايت مي كند.
تقدير عوض ميشود
الله متعال اسبابي نيز مقدر فرموده كه اين قضا و قدر را عوض مي كند
مانند دعاء، صدقه، دارو، احتياط و جديت، زيرا همه اينها حتي زيركي و كودني نيز جزو تقدير الله است.
تقدير راز اللهي
ایمان به قضاء وقدر
اينكه مي گویيم قضا و قدر راز الله در مخلوقاتش است منحصر به بخش پنهان و پوشيده آن است.
حقيقت اشياء را جز الله هيچكس نمي داند، و الله بشر را هرگز به آن مطلع نمي گرداند،
مثل گمراه كردن و هدايت كردن و زنده كردن ميراندن، عطاء كردن، بازداشتن
و چنانكه رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:
«هر گاه صحبت از قضاء و قدر به ميان آمد زبان خود را نگهداريد» صحیح مسلم.
و اما بخشهاي ديگر تقدير و حكمت هاي بزرگي و آموزندة آن،
و مراتب و درجات و پيامدهاي آن چيزهايي است كه شناخت آن و بيان كردن آن
براي مردم جايز است، زيرا تقدير يكي از اركان ايمان است، كه بايد آنرا آموخت.
استدلال به تقدير
علم الله متعال به آنچه كه در آينده انجام خواهد گرفت، غيب است كه جز خود او تعالي هيچكس آنرا نمي داند و از ديد و درك همگان پنهان است، پس هيچكس نمي تواند بر اساس آن و به بهانة اينكه همه چيز قبلاً در تقدير معين شده عمل را ترك كند.
بنابر اين قضاء و قدر الهي نمي تواند براي هيچكس نزد الله و نه نزد مخلوقاتش حجت و بهانه قرار گيرد،
اگر قضيه از اين قرار مي بود و هر كس قضاء و قدر را بهانه قرار مي داد
و گناهان و تقصيراتش را توجيه مي كرد
در آن صورت نه هيچ ظالمي مؤاخذه مي شد و نه هيچ قاتلي قصاص مي گرديد
و نه هيچ مشرك وكافري محاسبه مي شد و نه حدي جاري مي شد، و نه هيچكس از ظلم باز مي ايستاد،
كه اين فسادي آشكار و ضرر آن در دين و دنيا مشخص است.
استعمال اسباب
ایمان به قضاء وقدر
حالات و وقايعي كه براي انسان پيش مي آيد دو نوع است يك نوع آنكه ظاهراً چاره دارد كه انسان مي تواند چاره جویي كند،
نوع دوم آنكه هيچ چاره یي ندارد بنابر اين در برابر آن بدون داد و فرياد تسليم مي شود.
الله متعال پيش از آنكه مشكل و مصيبتي رخ دهد آنرا مي داند،
اما معناي اين سخن اين نيست كه چون الله مي دانسته لذا خود او را به مشكل و مصيبت گرفتار نموده،
خير بلكه مشكل به اين دليل پيش آمده كه اسباب پيدايش آن مهيا شده است،
اگر علت پديد آمدن مشكل يا مصيبت خود شخص باشد،
كه مثلاً از اسبابي كه مي توانسته او را از وقوع در مشكل باز دارد –
با اينكه دينش به استفاده از اسباب امر نموده –
از آن كار نگرفته اينجا خودش ملامت است كه از اسباب طبيعي كار نگرفته و از خودش حمايت نكرده، اما اگر چاره اي نداشته و توانايي دفع مشكل را نداشته اينجا معذور است.
پس استفاده از اسباب به هيچ وجه منافي تقدير و توكل نيست، بلكه جزئي از آن است؛
اما اگر بنا بر قضاء و قدر الهي مشكلي پيش آمد واجب است كه به آن راضي بوده و تسليم باشيم،
و بگوئيم «الله چنين مقدر كرده بود و او هر چه بخواهد مي كند».
و اما قبل از اينكه واقع شود بايد هميشه از اسباب مشروع استفاده كرد و تقدير را با تقدير دفع كرد.
پيامبران عليهم السلام همواره از اسبابي كه آنها را از دشمنانشان محفوظ بدارد استفاده كرده اند
با وجود اينكه آنان با وحي الهي و حفاظت اللهي مؤيد بوده اند
و رسول گرامي صلي الله عليه وآله وسلم با شدت توكلي كه داشتند و سيد المتوكلين بودند هميشه از اسباب كار مي گرفتند
لذا الله متعال مي فرمايد: ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم﴾ (انفال/60)
ترجمه: «و آنچه از نيرو و مهيا ساختنِ اسبان در توان داريد براي (مقابله با) آنان آماده سازيد، با آن دشمن الله و دشمن خود را بترسانيد».
رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايند:
«مؤمن قوي بهتر و در نزد الله محبوبتر از مؤمن ضعيف است و در هر دو خير است…» صحیح مسلم.
حكم منكر تقدير
كسي كه از ایمان به قضاء وقدر منكر شود گويا اصلي از اصول شريعت را منكر شده و كافر گرديده است.
ثمرات ايمان به تقدير
ايمان به قضاء و قدر ثمرات و پيامدهاي بسيار نيكو و ارزشمندي دارد كه فرد و جامعه را اصلاح مي كند،
از جمله:
أ: ایمان به قضاء وقدرعبادتهاي مختلف و صفات نيكو ببار مي آورد، مانند اخلاص براي الله متعال، توكل بر او،
ترس از او، اميد بر او، حسن ظن نسبت به او تعالي، صبر و تحمل در برابر مشكلات،
مبارزه با نا اميدي، راضي شدن به اللهيي الله، شكر او تعالي را بجاي آوردن،
به فضل و رحمتش خوشحال شدن، در برابر ذات يگانه اش تواضع و فروتني نمودن،
هر گونه تكبر و خود پسندي را ترك كردن، به خاطر رضاي پروردگار در كارهاي خير خرج كردن،
شجاعت و دلاوري،
قناعت و عزت نفس، همت والا و جديت، در همه حال ميانه روي پيشه كردن،
از حسد دوري نمودن و آزاد شدن عقل و انديشه از خرافات و موهوم پرستي
و اطمينان قلب و آرامش خاطر و غيره.
ب: كسي كه به ایمان به قضاء وقدر دارد در زندگي اش درست حركت مي كند،
نه هيچ نعمتي او را مغرور و نه هيچ مشكلي مأيوسش مي كند،
و يقين كامل دارد كه مشكل و سختي اي كه به او رسيده از طرف الله آزمايش است
و اين تقدير اللهي است،
بنابر اين بجاي بي صبري و جزع و فزع صبر مي كند و اجرش را از الله مي طلبد.
نام کتاب: کلید عقیده
نویسنده: مطیع الله “واحدی”
توثیق: شورای علمای انجمن علمی و اجتماع فلاح
وبسایت: Www.Falah.af
Comments