انسان یگانه خلیفه خداوند در زمین
انسان؛ خلیفه خداوند
اگر خداوند متعال، انسان را خلیفه معرفی کرد، به این معناست که او آنقدر عظمت داشته
که بتواند جانشین خداوند باشد؛ یعنی فردی که میتواند مَجلا و مَظهر
صفات کمال پروردگار عالم باشد.
هر موجودی لیاقت ندارد به مقام خلافت اللّهی برسد. اما مگر ممکن است کسی بتواند
جانشین خدا باشد؛ یعنی آنچنان نیرو و قدرتی داشته باشد که بتواند کارهای خدایی کند؟
به این معنا که آیا آن کارهایی را که خداوند متعال در جهان آفرینش انجام میدهد،
این انسان در قالبِ یک نمونه کوچک بتواند انجام دهد؟ و آیا خلیفه شدن انسان برای اللّه
به این اعتبار است؟ مقام و عظمت انسان از این آیه به خوبی روشن میشود که او
موجودی است آنقدر عالی و بزرگ که بتواند خلیفة اللّه باشد. اگر انسان چنین جایگاهی دارد
به واسطه جنبه انسانی اوست، نه به واسطه حیوانیت و جسمانیتش. مگر یک
انسان یگانه خلیفه خداوند در زمین
حیوان میتواند خلیفة اللّه باشد؟
مگر کسی که در دنیا جز پرورش قوای حیوانیاش هدفی نداشته، میتواند مَظهر
و مَجلای صفات کمال خداوند باشد؟ مگر انسانی که غرق شهوات و خودخواهیهاست
میتواند مجلای صفات الهی باشد؟ پس خلیفه الهی باید موجودی باشد که بتواند کارهای الهی بکند.
از این جهت، انسان اگر لیاقت آن را پیدا کرده که خلافت خداوند را بپذیرد، به واسطه
جنبه انسانی و روح ملکوتی و مجرد اوست و اگر خداوند میفرماید:
«ما بنیآدم علیهالسلام را بزرگ داشتیم»[62]، برای همین بُعد انسانی انسان است.
طبق فرمایش علامه طباطبائی قدسسره اینکه خداوند، بنیآدم را گرامی داشته، به
این معناست که حضرت حق، عنایتی خاص به آدم داشته و به او چیزی داده
که به دیگران نداده است. چون چنین است، خداوند میفرماید: «من آدم را برتری دادم».
انسان یگانه خلیفه خداوند در زمین
اما آن چیست که در انسان هست ولی در سایر موجودات نیست؟ همه موجودات
غذا میخورند، شهوترانی دارند، تولید مِثل میکنند و برای بقای خود میکوشند.
انسان نیز همه این صفات را دارد، پس لطف خاصّ خدا به انسان، براساس چیست؟
در پاسخ باید بگوییم: جوهر ملکوتی مجردی در انسان هست که خداوند متعال در وجود
او نهاده است و همین گوهر گرانبهاست که سبب شده او میتواند کلّیات را درک کند،
دارای علوم مخصوص شود، خداجو باشد، دنبال ارزشهای انسانی برود، فضایل انسانی
را دنبال کند و ایثارگر و فداکار باشد. اینها به واسطه همان جنبه ملکوتی به ودیعه نهاده شده
در وجود انسان است. طبق آیات و روایات، پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام سعی داشتند انسان
انسان یگانه خلیفه خداوند در زمین
را یک موجود ممتاز در بین موجودات دیگر معرفی کنند؛ همانگونه که قرآن کریم
و روایات بر این مسئله تأکید دارند که ای انسان! مقام و ارزش خود را بشناس.
بدان که چه هستی. اگر خودت را نشناختی، ممکن است یک عمر از خود بیگانه
باشی و سرانجام به صورت انسان از دنیا نروی. پس ارزش خود را بدان. تو انسانی،
نه حیوان. اگر به غرایز حیوانی هم تمایل داری، این بُعد دوم زندگی توست. این غرایز،
طفیل وجودت هستند. اصالت وجود تو، مربوط به انسانیت توست.
بنابراین، یکی از راهها و بهترین راهی که انسان میتواند در افراد تأثیر بگذارد و
آنان را خوب، پرورش دهد این است که شخصیت انسانی آنها را احیا کند و به
موقعیت ممتاز خودشان متوجه سازد. اگر کسی را میخواهیم تربیت کنیم، باید با
نگاه به بُعد انسانیاش به او بگوییم: تو بزرگی. وجودت گرانبهاست، تو عزیزی،
وجودت ارزندگی دارد. به این وسیله، روح انسانیاش را بیدار کنیم تا بتوانیم او را
ترغیب کنیم نخست کارهای بد را ترک کند و بعد کارهای خوب انجام دهد. این یک شیوه
تربیتی تجربه شده و موفق است. اگر بخواهیم کسی دست از گناهش بردارد، چنانچه مدام
او را سرزنش کنیم، کمتر میتوانیم نتیجه بگیریم؛ اما اگر به او بگوییم: تو بزرگی
، انسانی،
و نباید این کار را بکنی، چون زیبندهات نیست، قطعاً نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.
این روش را از منطق قرآن و احادیث به خوبی میتوان درک کرد.
[62]. « وَلَقَدْ کرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ وَرَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّـیباتِ
وَفَـضَّلْناهُمْ عَلی کثِـیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِـیلاً » اسراء، آیه 7.
عنوان : انسان یگانه خلیفه خدا در زمین
توثیق: شورای علما
ناشر: کمیته فرهنگی
نا
Comments